جدول جو
جدول جو

معنی آذر خراد - جستجوی لغت در جدول جو

آذر خراد(ذَ رِ خَرْرا)
در چند موضع از فردوسی به نام این آذر برمیخوریم لیکن در فرهنگها ضبط نشده است:
چنان دید در خواب کآتش پرست
سه آتش فروزان ببردی بدست
چو آذرگشسب و چو خراد و مهر
فروزان چو بهرام و ناهید چهر.
فردوسی.
دل شاه از اندیشه آزاد گشت
سوی آذر رام و خراد گشت.
فردوسی.
تنها صاحب برهان در ردیف خاء خرّادمهرضبط کرده و آن را یک کلمه مرکب دانسته و گفته است که نام آتشکده ای در زمان بابک بوده است ولی از شعر فردوسی ’چو آذرگشسب و چو خرّاد و مهر’ روشن است که خرّاد نام آتشی و مهر نام آتشی دیگر است و شاید دو کلمه آذر خراد و آذر خرداد یکی تصحیف دیگری است. و رجوع به آذر خرداد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذَ رِ خُ)
نام آتشکدۀ شیراز است و بعضی آن را آتشکدۀ پنجم از هفت آتشکدۀ بزرگ دانسته اند. و نام ملکی است که باعتقاد فارسیان به محافظت این آتشکده مأمور است. (برهان قاطع). رجوع به آذر خرّاد شود:
پدر و مادر سخاوت و جود
هر دو خوانند شاه را داماد
پیش دو دست او سجود کنند
چون مغان پیش آذر خرداد.
رودکی.
با رحمت تو دود سقر مروحۀ نور
با هیبت تو نکهت صبح آذر خرداد.
شرف شفروه.
، نام یکی از موبدان و دانشمندان که بانی آتشکدۀ آذر خرداد است. (از برهان) :
همه بیابان زآن روشنایی آگه شد
چو جان آذر خرداد از آذر خرداد.
فرخی.
و این آتشکده را آذرخرین نیز نامند. (از برهان)
لغت نامه دهخدا
(ذَ رِ)
در بیت ذیل اگر تصحیفی راه نیافته باشد ظاهراً نام آتشکده ای بوده است:
دل شاه از اندیشه آزاد گشت
سوی آذر رام و خرّاد گشت.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آذرخرداد
تصویر آذرخرداد
نام آتشکده شیراز
فرهنگ لغت هوشیار